اس ام اس عاشقانه 92 اس ام اس جدید 92

اس ام اس جدید 92 اس ام اس عاشقانه مطالب عاشقانه اس ام اس خنده دار 92

اس ام اس عاشقانه 92 اس ام اس جدید 92

اس ام اس جدید 92 اس ام اس عاشقانه مطالب عاشقانه اس ام اس خنده دار 92

دلنوشته های غمگین و احساسی جدید آبان 92

دلنوشته های غمگین و احساسی جدید آبان 92 مطالب قشنگ و احساسی جدید آبان 92 اس ام اس غمگین احساسی جدید آبان 92 پیامک احساسی غمگین آبان 92 مطالب غمگین اس ام اس غمگین اس امس های غمگین جدید پاییز 92 دانلود اس ام اس غمگین احساسی 92

دلنوشته های غمگین و احساسی جدید آبان 92

سخت است بغض داشته باشی و بغضت را  هیچ آهنگی نشکند جز صدای کسی که دیگر نیست !
.
.
قلبم این روزها سخت درد میکند !
کاش یک لحظه می ایستاد تا ببینم دردش چیست ؟
.
.
تو با من تموم کردی ، من هم بی تو …
.
.
کلافه ام شبیه کرمی که نمیداند ماهی را از زندگی رها کند یا گنجشک را از مرگ !
.
.
هنوز مثل سابق “مهربانم” اما دیگر کسی صدایم نمی کند “مهربانم” …
.
.
وقتی می گویند نیست
کاغذ را گفته باشند یا برق را یا هرچه را ، فرقی ندارد
من یاد تو می افتم !

   .

.
روی دیوار روی سایه ای که به جا مانده از تو چشم می کشم و دهانی که بخندد به این همه تنهایی و انتظار !
این خانه بعد از تو فقط دیوار است و تکه ذغالی که خط می کشد نیامدنت را …
.
.
درد یعنی او هست اما نه برای من …
.
.
مرا چه به فال حافظ که یوسفم را سال هاست گرگ خورده است و در قحطی عشق چنان به سنگ ها دلبسته ام که حتی میان فال ها هم کلبه ی احزان من گلستان نمی شود …

.
.
تمام ذهن مرا گرفته است نام تو ، یاد تو ، کلام تو ، نگاه تو ، صدای تو ، ولی دستانم خالیست !
.
.
مسئله نبودنت خیلی سخت شده ولی من فقط با بودنت تمرین کرده بودم !
نبودنت رو هنوز یاد نگرفتم ؛ چطور تونستی ازم امتحان بگیری ؟؟؟
.
.
جامانده است چیزی جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد !
.
.
دلم را به تخت میبندم تا ترکت کند …
فریاد میکشد ، میلرزد ، خمارت میشود …
رها که شد او میماند و عمری وسوسه ی تلخِ دوباره خواستن تو !
.
.
وقتی که نیستی با دیدن هر صحنه عاشقانه ای احساس یک پرانتز را دارم که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد !
.
.
از زندگی بریده ام
نه دوستی نه خویشاوندی
فقط منم و خدای من و تو که در رویاهایم همیشه با منی …
.
.
کاش خودم را جایی جا بگذارم ، برگردم و ببینم نیستم …
.
.
دور میشوی ؛ کوچک و کوچکتر امــــــــا بزرگ و بزرگتر میشود جای خالیت در ذهنم !
.
.
اگر آمدى به دلت بد نیار
شهر همان شهر است
کوچه همان کوچه و خانه همان خانه
تنها من کمى مرده ام !
.
.
چه تکلیف سنگینی است بلا تکلیفی وقتی نمیدانم دارمت یا ندارمت !
.
.
خدایا من دلم را صابون زدم به عشق او …
ولی چرا چشمانم می سوزند ؟؟؟
.
.
چقدر سخته واسه رسیدن به ستارت تا آسمون بری اما وقتی رسیدی ببینی صبح شده …
.
.
انتظار واژه قشنگی بود برای وقتی که او در راه بود …
انتظار تلخترین واژه میشود وقتی میدانی قرار نیست بیاید …
هر ثانیه مرگ است انتظار کسی که میدانی نخواهد آمد و من همیشه در انتظار !
.
.
بی تو مردن را تو باور نداری و بی تو بودن را من و تنها خدا میداند این درد کداممان را می کُشد ؟
.
.
نگاه کن !
این آسمان نیست که دلش گرفته ، دل منست که یک آسمان گرفته …
.
.
روزگار همیشه خوب میگذرد البته نه برای من ، بلکه از روی من !
.

SMSkhor.IR
.
تو که نیستی احاطه می کنند مرا خیالاتی که از سمت تو می آیند
کاش بودی و اینها اینقدر جسارت نداشتند !
.
.
“کاش” بودی و این همه “ای کاش” نبود …
.
.
یادش بخیر همیشه موقع خواب عکس قاب شده ات را گردگیری می کردم اما از آن روزی که رفتی عجیب دلم غبار گرفته اما تو خودت را اذیت نکن ، می دانم از دست قاب خالی کاری بر نمی آید !
.
.
تو فراموش شده ترین اتفاقی هستی که به یاد می آورم …
.
.
هستند بعد از تو جایگزین برای تو ؛ فقط کمی طول میکشد ، شاید به اندازه یک عمر !
.
.
هی بغض و ای گریه ی پنهان دلم ، آن هنگام که می فشاری گلویم را ، کو ؟ کجاست که ببیند انعکاس نامش به میان چشمانم پیداست ؟؟؟
.
.
عاشقانه هایم همه را به زانو درآورده !
تو به عشق چه کسی ایستاده ای ؟
.
.
سهم من از دنیا نداشتن است ؛ تنها قدم زدن و فکر کردن به کسی که هیچوقت نبود !
.
.
قدیما همه چیزهایمان بوی ماندن می داد …
آن روزها حتی بیسکویت ها هم مادر بودند ولی حالا شده اند : های بای !
.
.
وقتی خدا تقسیم آرزو کرد گفت آرزوها تموم شده ، تو بمان با تنهایت و شبهایی که خیس بارانم !
.
.
دراز می کشم روبروی آسمان
با سرانگشت خیالم می کشم ستاره ای نیمه جان
نشسته بر بالینش آدمکی تنها
دعا بر لب در حسرت آمین ها
آدمک غمگین چقدر شبیه من
ستاره ای ندارد میان هفت آسمان …
.
.
نه هم جنسیم نه هم درد ولی خوب حرف دل مرا میفهمد دیوار اتاقم !
.
.
یکی از لذت هایی که دیگه نیست این بود که یـه وقتایی که از سرما دستام قرمز میشد تا چشمات بهشون میفتاد میگرفتیشون تو دستات و هــــــا میکردی و میگفتی : باز تو دستکشات یادت رفت دختر ؟ ولی نمیدونستی که من از قصد اونارو ته کیفم قایم میکردم …
چه لذتی داشت دیدن نگرانی”تو” برای “من”
.
.
به یاد قرارهایمان هر روز بی قرارت میشوم !
.
.
نحس ترین روز سال روزی بود که فهمیدم یک عمر باید بی تو تحویل شود سالهایم …
.
.
معلم گفت فعل را صرف کن !
گفتم : رفتم رفتی رفت و سکوتی کلاس را فرا گرفت …
بغض گلویم را فشرد ، بغضم را شکستم و گفتم : دلم را شکست و رفت ، غرورم را له کرد و رفت ، عشقم را بی رحمانه رها کرد و رفت …
او برای همیشه رفت ، رفت ، رفت …
.
.
سخت است

نظرات 1 + ارسال نظر
mandana.r دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 15:18

عالیییییییییییییییییییییی بود مرسی دلم حسابی گرفته بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد