sms اس ام اس عاشقانه باحال جدید 92 اس ام اس عاشقانه باحال 92 اس ام اس عاشقانه قشنگ 92 اس ام اس عاشقانه خفن 92 اس ام اس جدید عاشقانه 92 اس ام اس عاشقانه توپ 92 دانلود اس ام اس عاشقانه زیبا 92 مسیج عاشقانه 92 پیامک عاشقانه اذر 92
sms اس ام اس عاشقانه باحال جدید 92
برای من از دور دست تکان نده
من تو را همین نزدیکی گم کرده ام
sms اس ام اس عاشقانه باحال جدید 92
باز یقه ام را چسبیده ای
که برایم شعر بگو
معشوقه شعر تویی
این نوشته ها بهانه اند
sms اس ام اس عاشقانه باحال جدید 92
در میان همگان گشتم و عاشق نشدم
تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم
sms اس ام اس عاشقانه باحال جدید 92
در این زندان تنهایی
به هر سو هرکجا هستم
از این بابت دلم شاد است
که گاهی می کنی یادم
لاله ی داغ دیده را مانم
اشک از رخ چکیده را مانم
دست تقدیر از تو دورم کرد
گل از شاخه چیده را مانم
یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود
روز و شب در طلب و هر لحظه بیدار تو بود
دیدگانم را چه دانی که دگر سویی نیست
به فدایت که آن هم گرفتار تو بود
بی ارزشم و جز تو خریدار ندارم
گیرم بخرندم به کسی کار ندارم
گر در هر دو جهانم نپسندد تو پسندی
من در دو جهان غیر شما یار ندارم
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست
من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست
از تو هم دل کندم و هرگز نپرسیدم ز خویش
چاره ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت
که در این وصف زبان دگری گویا نیست
عشق گلی است که اگر آن را به قصد تجزیه و تحلیل پرپر کنید
هرگز قادر نخواهید بود که آن را دوباره جمع کنید
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودن های
دور می ترسم
می زند فقط به یاد عشقت این نبض
جز تو من به کَس نگفته بودم این رمز
گر بری سفر به پای تو کنم صبر
تا چمن به زیر پای من شود سبز
کی باشد و کی که ما نشینیم به هم
دستی بزنیم و پا بکوبیم به غم
قدر دل یکدگر بدانیم و سپس
موی تو کنم شانه تو ریزیش به هم
کاش در سینه مرا این دل دیوانه نبود
یا اگر بود اسیر غم جانانه نبود
رخ گل مایه سودا و گرفتاری شد
ورنه مرغ دل ما را هوس دانه نبود
من خسته شدم بار مرا کوه نبرد
طوفان مرا کشتی آن نوح نبرد
این مردم ما ز غصه جوک می گویند
یعنی که کسی به دل جز اندوه نبرد
دلم از اینجا گرفته
یه جهان تازگی می خواد
تب وتاب و ماجرایی
واسه زندگی می خواد
ببرد از من قرار و طاقت و هوش
پنیری بودم و دلبر چنان موش
دل و دینم، دل و دینم ببردست
خدایا سارق دین و دلم کوش؟
هر کاری که می کنیم
بی سرانجام است لعنت
هر راهی که می رویم
منتهی به دام است لعنت
برسردر عشق و دوستی باید حک کرد
بر هر چی رفیق بی مرام است لعنت
حرف می زنیم تا در دلمان نماند
اما همین که به زبان آمد
می دانیم خطا بوده
ندونم طالعم را کی نوشته
شدم از آتش عشقت برشته
فقط در قلب من جای تو باشد
کمی هم جای ناهید و فرشته